سه قانون طلایی پرسشگری
«پرسشگری» هنر طرح سؤالاتی است که پاسخهای باارزش و اطلاعات مفیدی را به ما ارائه میدهد. اما چگونه میتوانیم به سؤالاتی دقیق و کارآمد دست یابیم؟ در این مقاله، با معرفی سه قانون طلایی پرسشگری که در قلب توسعه فنون پرسشگری قرار دارند، به بهبود مهارتهای پرسشگری شما خواهیم پرداخت. آشنایی و تسلط بر این سه قانون طلایی به شما در هدفمندکردن پرسشگری، توجه کیفی به واکنشها و توجه به صحبتهای دانشآموزان کمک میکند و به رشد و پیشرفت یادگیری آنها میانجامد. در ادامه، به بررسی دقیق هر یک از این قوانین خواهیم پرداخت و نکات مهمی را در این زمینه بررسی خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید.
قانون اول: مقصد/ هدف خود را بدانید
مسلماً مهمترین عامل در توسعه پرسشگری، این است که بدانید چرا پرسش میکنید. هنگامی که اولین پرسش را مطرح میکنید، باید در ذهن داشته باشید که توالی پرسشگری میتواند شما را به کجا برساند و چه چیزی از این تعامل میخواهید به دست آورید. درنظرگرفتن اثر آنچه میپرسید، مهمتر از تفکر در مورد خود پرسش است.
برای روشنشدن این موضوع، بیایید توالی پرسشگری را با اهداف مختلف بررسی کنیم:
الف. معلم کلاس باهدف «توضیح یا پاسخ طولانیتر و گستردهتر» از دانشآموزان سؤال میپرسد.
معلم: پایتخت ایران کجاست؟
دانشآموز: تهران.
معلم: شما از کجا میدانید؟
ب. معلم کلاس باهدف «درگیرکردن» دانشآموزان سؤال میپرسد.
معلم: پایتخت ایران کجاست؟
دانشآموز: تهران.
معلم: درباره تهران چه میدانید؟
ج. معلم کلاس باهدف «به چالش کشیدن تفکر دانشآموزان» سؤال میپرسد.
معلم: پایتخت ایران کجاست؟
دانشآموز: تهران.
معلم: چرا تهران؟ چرا اصفهان نیست؟ اصفهان که شهر بزرگتری است.
د. معلم کلاس باهدف «بهکارگیری اصطلاحات موضوعی» از دانشآموزان سؤال میپرسد.
معلم: پایتخت ایران کجاست؟
دانشآموز: تهران.
معلم: خب، منظور ما از پایتخت چیست؟
همانطور که در این مثالها مشاهده میکنید، معلمان با هدفمندکردن سؤالات، خود را ترغیب میکنند که فکر کنند چگونه گفتوگو را پس از اولین پرسشوپاسخ دانشآموزان ادامه دهند. پرسش اول مهم نیست و تنها راه ورود به فرایند است. ما باید مفهوم پرسش بسته پاسخ و پرسش باز پاسخ را اصلاح کنیم؛ مفاهیمی که تداعیکننده وجود بانک و مجموعهای از پرسشهای جادویی در جایی است که منتظرند تا پیدا شوند و بهصورت ناگهانی بر فراگیرندگان غیرمطلع ظاهر شوند.
قانون دوم: واکنشهای خود را برنامهریزی کنید.
برای اطمینان از اینکه پرسشگری به طور متمرکز و برای هدف شما پیش میرود، باید از قبل گفتوگو را برنامهریزی کنید تا توالی نیز با برنامهریزی پیش برود. این بدان معنا نیست که هر پرسشی که میخواهید در جلسه تدریس مطرح کنید باید در طرح درس نوشته شود. در حقیقت، وقتی معلمان این کار را انجام میدهند، اغلب نمیتوانند تمام پرسشهای موجود در درس را بهخاطر بسپارند و بنابراین از هیچ یک از آنها استفاده نمیکنند. اما ارزش آن را دارد که به یک توالی از شروع تا انتها بیندیشید و فقط یک یا دو پرسش و مثال ممکن برای استفاده در درس آماده داشته باشید؛ بنابراین برای انجام باکیفیت این کار، باید از قبل در مورد گفتوگو تفکر کنید.
قانون سوم: ساکت بمانید و گوش فرادهید
سکوت، یک گام و فرایند اساسی در تسهیل یادگیری محسوب میشود. منظور از پرسشگری تنها طرح یک پرسش نیست؛ بلکه گوشفرادادن به پاسخ و واکنش به آنها با پرسش دیگری است، با این هدف که پاسخدهندگان را به تفکر و پیشرفت سوق دهیم. دانشآموزان آنچه را که میدانند خواهند گفت و آنچه میدانند بر اساس چگونگی افکار آنهاست. اگر بتوانیم یاد بگیریم که به صحبتهای دانشآموزان خود گوش فرادهیم، همچنین میتوانیم یاد بگیریم و پی ببریم که آنها چگونه فکر میکنند.
بنابراین، یک مهارت اساسی در توسعه پرسشگری این است که یاد بگیریم صحبت نکنیم. هدف از سکوت، گوشفرادادن و ایجاد فرصت تفکر برای دانشآموزان است؛ بنابراین باید با سکوت احساس راحتی کنیم و همیشه شکافها را، یعنی فرصتهای ایجادشده بین پرسش شما و پاسخ دانشآموزان، پر نکنیم. در این مقاله به بررسی سه قانون طلایی پرسشگری پرداختیم. امیدواریم با پیروی از این قوانین بتوانیم مهارتهای پرسشگری خود را بهبود بخشیم و به دانش واقعیتری دست پیدا کنیم؛ چرا که اثربخشتر کردن مهارت پرسشگری نیازمند تمرین و تأمل شخصی برای ادامه توسعه این فرایند است. به امید آن روز.