آفت خودکمبینی و علل روانشناختی آن
برخی از دانشآموزان باوجود موفقیتهای زیادی که در کلاس درس به دست میآورند، موفقیت را احساس نمیکنند و از وضعیت خود رضایت ندارند. این افراد بهنوعی گرفتار نشانگان دغلکار (سندرم وانمودگرایی) یا نشانگان خودویرانگری هستند. نشانگان دغلکار پدیدهای روانشناختی است که در آن شخص توانمند و موفق نمیتواند موفقیتهایش را بپذیرد. برخلاف شواهد و دلایلی که نشاندهنده لیاقت و توانمندی او هستند و از طریق رقابت و تلاش به دست آمدهاند، او خود را شایسته آن موفقیتها نمیداند و حتی خود را فردی فریبکار میپندارد که موجب شده دیگران چنین تصوری از او داشته باشند. شخص مبتلا به این نشانگان موفقیتهایش را نتیجۀ اتفاق، فرصت و زمان خوب، یا فریب دیگران میداند و تصور میکند که فردی باهوش یا تلاشگر بودن، سوءبرداشت دیگران است و از نظر روانی نمیپذیرد. کسانی که این نشانگان را تجربه میکنند، به طور مداوم در هراس زندگی میکنند که دیگران ممکن است روزی بفهمند که آنها در حد انتظارات و توقعات نبودهاند و فریب خوردهاند. وضعیت تحصیلی و درسی چنین دانشآموزانی معمولاً خوب و در حد عالی است، اما گاهی به دلیل چنین نگرشهایی، ترس و اضطراب شدیدی را تجربه میکنند.
ویژگیهای اصلی نشانگان خودویرانگری دانشآموزان موفق در کلاس درس عبارتاند از:
1. فکر میکنند معلم، والدین و همکلاسیهایشان از آنها بهترند و آنها تواناییها، استعداد و تلاش بسیار کمتری دارند.
2. در هراس و ترس شدیدی قرار دارند که عملکردشان باعث شود واقعیت وجودیشان برملا شود، آبرویشان برود و دیگران پی ببرند که آنها در مورد تواناییهایشان فریبشان دادهاند.
3. به طور مداوم موفقیتهای خود را با عوامل بیرونی و استانداردهای سختگیرانه مقایسه کرده و احساس میکنند هنوز با رسیدن به نقطۀ مطلوب فاصله زیادی دارند.
پنج سبک از نشانگان دغلکار در کلاس درس
1. کمالگرا
دانشآموزان کمالگرا هر چیزی را به حد کمال میخواهند و اگر دستاوردشان از نظر خودشان در بالاترین سطح نباشد، نهتنها آن را موفقیت نمیدانند؛ بلکه آن را شکستی بزرگ تلقی میکنند. ازآنجاکه رسیدن به کمال همیشه هدف واقعبینان نیست، آنان نمیتوانند این استانداردها را برآورند. بهجای پذیرش این باور که توانستهاند کار سختی را به سرانجام برسانند، ممکن است خود را بهخاطر اشتباهات جزئی سرزنش کنند و مانند یک شکستخورده احساس شرمندگی کنند. برای مثال، دانشآموزان کمالگرا فقط به نمرۀ خیلی خوب یا ۲۰ فکر میکنند و گاهی نمرههای کمی پایینتر از ۲۰ برایشان تفاوتی با پایینترین نمره ندارد. برخی از آنها حتی وقتی به موفقیت میرسند، به دلیل روحیۀ کمالگرایی از خود نیز رضایت ندارند و موفقیت را به فرصت یا عوامل دیگر نسبت میدهند. برخی دانشآموزان کمالگرا اصولاً خیلی دیر دست به انجام کاری میزنند یا اصلاً آن را شروع نمیکنند. به عبارت سادهتر، کمالگرایی این افراد پیش از شروع و انجام کار است. آنها سعی دارند قبل از شروع کار تمام جوانب آن را بسنجند و تمامی اطلاعات مربوط به آن را به دست بیاورند تا خود را لایق شروع آن بدانند؛ لذا از شدت کمالگرایی از انجام تکلیف و مطالعه اجتناب میکنند.
2. نابغه ذاتی
حس هوشمندی موجب میشود دانشآموزان این اعتقاد را داشته باشند که میتوانند خیلی سریع مطالب را یاد بگیرند و هر کاری را بهراحتی انجام دهند؛ لذا هنگامی که کاری را با سختی انجام میدهند یا با تلاش زیاد چیزی را یاد میگیرند، حس بدی به آنها دست میدهد. آنان هنگامی که بهراحتی به چیزی نمیرسند، یا در اولین تلاش موفق نمیشوند، احساس شرمندگی و خجالت پیدا میکنند. چون فکر میکنند حتماً استعداد، هوشمندی یا لیاقت لازم را برای رسیدن به موفقیت نداشتهاند. برای این افراد، هیچگاه خوببودن در کاری کافی نیست و آنان مدام فکر میکنند که اگر من توانا و باهوش هستم، باید بتوانم با کمترین تلاش و بهسرعت مطالب را فرابگیرم.
3. فردگرای خشن یا تکرو
برخی از دانشآموزان گرفتار نشانگان دغلکار تمایل دارند بهتنهایی و تکرو به موفقیت برسند تا احساس رضایت کنند و اگر گروه آنان به موفقیت برسد، ولی عامل اصلی و تأثیرگذارترین فرد گروه نباشند، خود را در موفقیت گروه شریک و سهیم نمیدانند. آنها در فعالیتهای گروهی شرکت میکنند، اما تمایل دارند مهمترین اثرگذاری را در موفقیت گروه داشته باشند. همچنین، در گروه حاضر به دریافت کمک از دیگران نیستند و دریافت کمک را بهنوعی نداشتن لیاقت و شایستگی میدانند؛ لذا اگرچه بسیار مشتاق کمک به دیگران هستند و به گروه کمک زیادی میکنند، ولی به دلیل تکروی زیاد، گروه و کارگروهی را دچار مشکل میکنند و موجب انفعال دیگر اعضای گروه میشوند.
4. متخصص
چنین دانشآموزانی نگاه یک متخصص را دارند که باید همه پاسخها را بداند و دانش خاص، کامل و همهجانبهای در مورد یک موضوع داشته باشد؛ لذا زمان زیادی را صرف جستجوی اطلاعات میکنند و مجبور میشوند زمان بیشتری را صرف کارهای خود کنند. با نوعی دقت و وسواس خاص به انجام امور و مطالعه میپردازند و به طور طبیعی احساس کمبود فرصت دارند و گاهی برای مسائل غیرضروری وقت و فرصت زیادی تلف میکنند.
5. ابرقهرمان
چنین دانشآموزانی شایستگی و لیاقت خود را به موفقیت در هر نقشی که در زندگی بر عهده دارند وابسته میدانند. مثلاً در نقش فرزند، دوست، دانشآموز و شهروند به دنبال کسب افتخار و موفقیت بسیار زیاد هستند تا الگو و نمونهای بسیار موفق برای دیگران باشند. پس برای رسیدن به موفقیت، خود را تحتفشار زیاد قرار میدهند و تاحدامکان برای هر نقشی انرژی بسیار زیاد و فراتر از توان خود صرف میکنند و خود واقعی خویش را فراموش میکنند. در چنین تصوری، کوچکترین شکست هم آنها را متزلزل میکند، بهطوریکه حس میکنند ارزشمند نیستند. به عبارت سادهتر، سایۀ شکستهایشان بهراحتی روی تمام موفقیتهای دیگرشان میافتد و در هر کاری گرفتار رقابت شدید با خود و دیگران میشوند.
نشانگان رایج نشانگان دغلکار
1. کاهش اعتماد به نفس: چنین دانشآموزانی به دلیل تردید زیاد نسبت به خود، اعتماد به نفس خویش را از دست میدهند و با وجود موفقیتهای زیاد، در هراس و اضطراب شکست زندگی میکنند. به جای آنکه موفقیت را واقعیتی تصور کنند که با تلاش و تمرکز میتوان به آن رسید، آن را هدفی دستنیافتنی و پرمخاطره تصور میکنند.
2. کاهش عزت نفس و بیتوجهی به دستاوردها: آنها اگرچه در زندگی دستاوردهای زیادی داشتهاند و نمرههای خوب، پیشرفت در کار و استعدادهای پرورشیافته دارند، اما این دستاوردها در نظرشان پوچ و بیارزش است و به دلیل اینکه دستاوردهایشان را بیارزش میدانند، خود را نالایق و بیارزش میدانند. لذا عزت نفسشان کاهش مییابد.
3. نسبت دادن موفقیت به عوامل بیرونی: این سندرم سبب میشود دانشآموزان همیشه دستاوردهای خود را به عوامل بیرونی و خارج از کنترل خود نسبت دهند. مثلاً دانشآموزی که در آزمون درسی کلاسی بالاترین نمره را کسب کرده است، موفقیت خویش را باور ندارد و به عواملی همچون ساده بودن سوالات، حجم کم محتوای آزمون، ارفاق معلم و خوششانسی نسبت میدهد.
4. نارضایتی از خویشتن و عدم لذت بردن: دانشآموزان دچار نشانگان دغلکار به دلیل احساس بیارزشی از خویشتن رضایت ندارند و احساس لذت و هیجان برایشان به وجود نمیآید. لذا خلاقیت و نشاط آنها کمتر از دیگران است.
5. ناامیدی و دوری از موفقیت: چنین دانشآموزانی به دلیل نارضایتی از خویشتن، نمیتوانند درست تصمیم بگیرند و گاهی ناامیدانه از جادۀ موفقیت خارج میشوند. شک و تردید آنها نسبت به خود سبب خواهد شد توجه، انگیزه و پشتکارشان کاهش یابد و گاهی از مسائل مهم و ضروری غفلت کنند یا فرصتی برای آنها نداشته باشند.
6. داشتن انتظارات غیرواقعی: چنین دانشآموزانی احساس میکنند مهمترین دستاوردهایشان هم کافی نیستند. بنابراین، هر روز استانداردهای خود را بالاتر و غیرواقعیتر تعیین میکنند و هنگام رسیدن به اهداف واقعبینانه، پیچیده و چالشبرانگیز، احساس ناکافی بودن میکنند.
راهکارهای معلم برای کاهش نشانگان دغلکار در کلاس درس
1. دانشآموزان را در کلاس گروهبندی کنید: مسئولیتها را بین همه اعضای گروه تقسیم کنید و اجازه ندهید یک نفر تمام مسئولیتها و رهبریهای گروهی را بر عهده بگیرد. فعالیتهای گروهی را در کلاس گسترش دهید و بخشی از نمرۀ درسی دانشآموزان را به فعالیت گروهی اختصاص دهید.
2. توجه و تمرکزتان را نسبت به همه دانشآموزان توسعه دهید: به همه دانشآموزان کلاس به طور متوازن و متعادل توجه کنید. اجازه ندهید برخی از دانشآموزان تمام توجه، تمرکز و رضایت شما را جلب کنند. توجه عاطفی خود را بین همه دانشآموزان، حتی دانشآموزان ضعیف، تقسیم کنید.
3. به جای قضاوت دانشآموزان، آنها را مورد پذیرش قرار دهید: دانشآموزان را همانگونه که هستند بپذیرید تا آنها نیز خودشان را همانگونه که هستند بپذیرند. شرایط هر دانشآموز با دیگری متفاوت است و هر کدام دنیای خاص خود را دارد. به آنها نشان دهید همانگونه که هستند، دوستشان دارید و به آنها احترام میگذارید.
4. از سطح انتظارات خود بکاهید: انتظارات بیش از حد، به ویژه از دانشآموزان کمالگرا و وانمودگرا، موجب تحریک و تقویت این روحیه در آنان میشود و تنش و اضطرابشان را دوچندان میکند.
5. دانشآموزان دارای مشکل را شناسایی کنید و ارجاع دهید: دانشآموزان مضطرب، پرتنش، کمالگرای افراطی و وانمودگرا نیازمند کمکها و حمایتهای تخصصی مشاوران هستند. لذا برای کمکهای تخصصیتر، آنها را به مراکز مشاوره ارجاع دهید.
6. به جای تشویق هوشمندی و استعداد، سختکوشی و تلاش را تقویت کنید: تقویت و تأکید بر هوشمندی میتواند فشار روانی زیادی را بر دانشآموزان وارد کند. لذا بدون توجه به هوش و استعداد، تلاش، سختکوشی و پشتکار آنان را تأیید و تقویت کنید.
7. دیدگاه دانشآموزان دربارۀ موفقیت را تغییر دهید: به دانشآموزان یادآور شوید که موفقیت به معنای برتر بودن از دیگران نیست، بلکه موفقیت به معنای تلاش بیشتر و احساس رضایت از تلاشهای خود است.