توجه، ارتباط، اطمینان، رضایت؛ نظریۀ انگیزش کلر در سنجش دانشآموزان
انگیزه در آموزش نقشی اساسی دارد، بهویژه در مورد دانشآموزان ابتدایی. یکی از معتبرترین نظریههای انگیزش در روانشناسی تربیتی، مدل «ARCS» جان کلر است که از سرواژۀ عبارات انگلیسی «Attention» (توجه)، «Relevance» (ارتباط)، «Confidence» (اعتمادبهنفس)، و «Satisfaction» (رضایت) تشکیل شده است. این مدل چارچوبی جامع برای درک و تقویت انگیزه دانشآموزان در کلاس درس ارائه میدهد. در این مقاله بررسی خواهیم کرد که معلمان چگونه میتوانند نظریۀ انگیزش کلر را در شیوههای سنجش برای ایجاد محیط یادگیری جذابتر و مؤثرتر به کار برند.
مقدمه
آشنایی با مدل ARCS
مدل ARCS جان کلر برای طراحی آموزشی ایجاد شده است تا مؤلفههای کلیدی انگیزه را که افراد را به درگیرشدن در یادگیری سوق میدهد، به تصویر بکشد. در اینجا هر جزء بهطور مختصر مرور شده است:
1. توجه: دانشآموزان برای یادگیری مؤثر باید علاقهمند و درگیر باشند. معلمان میتوانند با استفاده از سؤالات جذاب، چندرسانهای، یا مثالهای واقعی توجه دانشآموزان را جلب کنند.
2. ارتباط: یادگیری زمانی انگیزه بیشتری ایجاد میکند که دانشآموزان کاربرد عملی آن را ببینند. معلمان باید نحوه ارتباط محتوا با زندگی، اهداف و علایق دانشآموزان را نشان دهند.
3. اعتمادبهنفس: دانشآموزان باید باور داشته باشند که میتوانند در فرایند یادگیری موفق شوند. معلمان باید فرصتی را برای دانشآموزان فراهم کنند که از طریق چالشها و حمایتهای فزاینده، اعتمادبهنفس پیدا کنند.
4. رضایت: انگیزه زمانی تقویت میشود که دانشآموزان احساس موفقیت را تجربه کنند. معلمان باید سنجشها و فعالیتهایی از یادگیری طراحی کنند که فرصتهایی برای موفقیت ارائه دهند.
در ادامه به بررسی نحوه ادغام این عناصر در شیوههای سنجش خواهیم پرداخت:
1. توجه در سنجش: فعالیتهای ارزشیابی باید طوری طراحی شوند که توجه دانشآموزان را جلب کنند. این موضوع را میتوان با روشهای زیر تقویت کرد:
– استفاده از انواع سنجش بصری جذاب و تعاملی
– ارائه سؤالات جذاب یا تفکربرانگیز
– ترکیب عناصر چندرسانهای مانند فیلم، تصویر یا شبیهسازی با سنجش
– تنوع در روشهای سنجش، از جمله آزمون، پروژه و بحث، تا دانشآموزان را درگیر خود نگه دارد
2. ارتباط در سنجش: برای انجام سنجشهای مرتبط با زندگی دانشآموزان، معلمان باید:
– اهداف یادگیری و چگونگی ارتباط سنجش با این اهداف را بهوضوح بیان کنند
– سنجش را با اتفاقات واقعی زندگی یا موضوعاتی که دانشآموزان میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند، مرتبط کنند
– امکان انتخاب و استقلال را در گزینههای سنجش فراهم کنند و به دانشآموزان اجازه دهند موضوعات موردعلاقۀ خود را بررسی کنند
– دانشآموزان را تشویق کنند که در مورد چگونگی ارتباط وظایف سنجش با اهداف و آرزوهای شخصی خود فکر کنند
3. اطمینان در سنجش: ایجاد اعتمادبهنفس در دانشآموزان از طریق سنجش شامل این موارد است:
– ارائه سنجشهای تکوینی و بازخورد سازنده در طول فرایند یادگیری
– ارائه معیارها و روبریکهای سنجش واضح برای کمک به دانشآموزان در درک انتظارات
– ایجاد فرصتهایی برای خودارزیابی و ارزیابی همتا، که بر خودکارآمدی میافزاید
– تشویق دانشآموزان به کسب دستاوردها و رسیدن به پیشرفتهای کوچک، برای تقویت اعتمادبهنفس آنها
4. رضایت از سنجش: سنجشها باید بهگونهای طراحی شوند که حس رضایت و موفقیت را تقویت کنند. روشهای این کار عبارتاند از:
– شناخت و تجلیل از دستاوردهای دانشآموزان، چه بهصورت فردی و چه جمعی
– تعیین اهداف و مقاصد دستیافتنی که دانشآموزان میتوانند برای رسیدن به آنها تلاش کنند
– فراهمکردن فرصتهایی برای دانشآموزان تا در مورد پیشرفت و رشد خود فکر کنند
– دادن حق انتخاب قالبهای سنجش یا اجازهدادن به دانشآموزان برای انتخاب موضوعاتی که به آنها علاقه دارند
جمعبندی
نظریۀ انگیزش ARCS جان کلر چارچوبی ارزشمند برای معلمان فراهم میآورد تا شیوههای سنجش خود را تقویت کرده و بهنوبة خود بر انگیزه و مشارکت دانشآموزان بیفزایند. با گنجاندن عناصر توجه، ارتباط، اعتمادبهنفس و رضایت در سنجش، معلمان میتوانند محیط یادگیری حمایتی و انگیزشی بهتری ایجاد کنند. در نهایت، این رویکرد نهتنها در کوتاهمدت به نفع دانشآموزان است، بلکه در بلندمدت به موفقیت آنها در تحصیل نیز کمک میکند.
منابع
فردانش، هاشم (1386). مبانی نظری تکنولوژی آموزشی. انتشارات سمت، تهران.
Keller, J. M. (1983). Motivational design of instruction. Instructional Design Theories and Models: An Overview of Their Current Status, 1(1983), 383-434.
Keller, J. M. (1987). Development and use of the ARCS model of instructional design. Journal of Instructional Development, 10(3), 2-10.