برانگیختگی در کلاس درس و ترفندهایی برای تداوم آن
کلاس درس پویا و تأثیرگذار با ایجاد انگیزه آغاز میشود. در طراحی آموزشی، این گام از فرآیند یاددهی و یادگیری جایگاه پر اهمیتی دارد و برای آن شرایط و ویژگیهای گوناگونی قائل هستند. درصورتیکه معلم شرایط ایجاد انگیزه را بهدرستی طراحی و اجرا کند، ذهن دانشآموز میتواند در تمام مسیر یادگیری درگیر فرآیند شود و به ماندگاری یادگیری کمک کند. به همین دلیل، توجه و تأمل بیشتر بر این مرحله تأکید میشود. در این مقاله برخی ویژگیهای ایجاد انگیزه مؤثر بررسی شده است. ابتدا به سه پرسش اصلی که با سه ویژگی مهم از ایجاد انگیزه ارتباط دارد پاسخ داده میشود. سپس چند نوع از روشهای رایج و مؤثر ایجاد انگیزه معرفی خواهند شد.
آیا توجه جلب شده است؟
گاهی باوجود انتخاب روش تدریس مناسب که برای طراحی و اجرای آن زمان زیادی صرف میشود، ممکن است موفقیت مورد انتظار در جلبتوجه دانشآموزان حاصل نشود. در چنین شرایطی بهتر است بهجای زیرسؤالبردن روش تدریس، به این موضوع بپردازید که آیا ایجاد انگیزه و بخش اولیه روش بهدرستی انتخاب و طراحی شده است؟ ایجاد انگیزه اولیه صرفاً به دنبال جلبتوجه مخاطبان نیست، اما یکی از اهداف آن، جلب تمرکز و انرژی و حواس دانشآموزان به موضوع و فعالیت است.
آیا متوجه موضوع موردنظر شدهاند؟
در مرحله ایجاد انگیزه، لازم است معلم به سؤالات و نظرات دانشآموزان گوش دهد تا متوجه شود آیا آنها به موضوع اصلی درس پی بردهاند یا سؤالاتی را مطرح میکنند که هیچ ارتباطی با درس ندارد. در واقع، ایجاد انگیزه به هر روش نیازمند این است که مرتبط با موضوع درس، جرقههایی در ذهن ایجاد شود.
آیا تا پایان درس باعلاقه موضوع را دنبال میکنند؟
ایجاد انگیزه میتواند اشتیاق دانشآموزان را برای همراهی در مسیر یادگیری تحریک کند. ممکن است این میل تنها به دقایق ابتدایی شروع کلاس محدود شود. درحالیکه ایجاد انگیزههای مؤثر تا پایان کلاس در رفتار و واکنشهای دانشآموزان دیده میشود. به همین دلیل، در طراحی آموزشی لازم است معلم با توجه به شناختی که از علاقههای دانشآموزان دارد و نیز ارتباط اصولی آن با موضوع درس، روشهایی را برگزیند که بیشترین اثرگذاری را بر توجه مخاطبان داشته باشد.
حدسزدن
نمونههایی از ایجاد انگیزه به موقعیتهایی مربوط میشود که دانشآموزان را با موقعیتی مواجه میکنید و از آنها میخواهید پیشبینی کنند که در ادامه چه اتفاقی رخ میدهد. برای مثال، بخشی از یک ویدئو را به نمایش میگذارید و در لحظه مشخصی آن را قطع میکنید. سپس از آنها میخواهید حدس بزنند چه اتفاقی رخ میدهد. در این فاصله، موضوع درس را که کاملاً با محتوای فیلم در ارتباط است، دنبال میکنید و یادآور میشوید که دانشآموزان با کمک اطلاعات جدید، پیشبینی کنند که در فیلم قرار است چه اتفاقی بیفتد. این نوع ایجاد انگیزه همچنین میتواند در مورد پیشبینیهای علمی صادق باشد. برای مثال، معلم ظرفهایی را مقابل دانشآموزان قرار میدهد و میخواهد حساسیت و توجه آنها را در حدس و پیشبینی میزان گنجایش افزایش دهد. برای این منظور، از آنها میخواهد پیشبینی کنند در کدام ظرف مقدار معینی از آب جای میگیرد. سپس با توضیحات، میزان اطلاعات دانشآموزان را بالا میبرد و دوباره به شنیدن پیشبینیهای آنها توجه میکند. در نهایت، دانشآموزان میتوانند با انجام آزمایش، از درستی و نادرستی پیشبینیهای خود مطلع شوند.
پرسش تأملبرانگیز
گاهی یک سؤال چالشزا و تأملبرانگیز نقش مهم و مؤثری در جلبتوجه و ایجاد انگیزه در آغاز درس ایفا میکند. برای مثال، معلم برای تدریس موضوع تفاوت حالات ماده از دانشآموزان سؤال میکند: «آیا میتوانیم برای پرده کلاس از مایع یا گاز استفاده کنیم، یا میز و نیمکتهای کلاس را بهجای جامد از مایع یا گاز بسازیم؟» در مثالی دیگر، معلم در آغاز جلسهای با موضوع تغذیه میپرسد: «آیا چیزی که میخوریم میتواند به امیدواری بیشتر در زندگی کمک کند؟»
شگفتزده کردن
برخی فعالیتها میتوانند دانشآموز را شگفتزده کنند و او را به فکر وادارند که چرا این اتفاق رخداده است. برای مثال، معلم برای تدریس مفهوم هنجار و ناهنجاری لباسی غیرمعمول پوشیده است و رفتار خاصی از خود نشان میدهد که مورد انتظار نیست. سپس از دانشآموزان میخواهد بگویند که چرا اینقدر متعجب شدهاند و چه چیزی برای آنها طبیعی یا معمول نیست و چرا؟
زمینههای گوناگون برای همراهی دانشآموزان
برای ایجاد ارتباط و همراهی دانشآموزان با موضوع، میتوان زمینههای گوناگونی را در نظر گرفت و از آنها خواست تا با توجه به انتخاب خود، روشهایی را برای دنبالکردن موضوع یادگیری انتخاب کنند. برای مثال، معلم برای معرفی سطح از هر دانشآموز خواسته است فضاهای شخصی مانند اتاق، میزتحریر، در کمد و موارد مشابه را از قبل اندازهگیری کنند و اطلاعات آنها را همراه خود بیاورند. همراهداشتن اطلاعات مربوط به وسایل شخصی، انگیزه خوبی برای انجام فعالیتهای یادگیری در آن ساعت توسط هر دانشآموز است.
برقراری ارتباط عاطفی
هنگامی که از ارتباط عاطفی در موضوع آموزشی استفاده میشود، معمولاً دانشآموزان تلاش میکنند موضوع را با همدلی بیشتری دنبال کنند. به این منظور ممکن است در مورد حس و حال مفهوم موردنظر بحث شود یا از دانشآموزان خواسته شود خود را بهجای آن موضوع قرار دهند. برای مثال، در تدریس حالات مواد، معلم میپرسد: «به نظر شما کدام حالت ماده خوشحالتتر است و چرا؟» سپس تلاش میکند توجه دانشآموزان را به ویژگیهای هر حالت جلب کند تا در نهایت آنها بتوانند با کمک این ویژگیها از نظر خود دفاع کنند. گاهی نیز برای ایجاد این رابطه عاطفی، تلاش میشود دانشآموزان از طریق داستان، رخدادهای واقعی و مشابه با موضوع ارتباط بگیرند. برای مثال، ابتدا متنی از زبان یک نوجوان خوانده میشود که چگونه با سختی میتوانستند درمان لازم را برای مادر بیمار خود دریافت کنند و چطور نبود واکسن موجب مرگ عزیزان میشد. در ادامه به ماجرای واکسن پرداخته میشود.
بهرهگیری از موقعیتهای واقعی
یکی از جذابترین فعالیتها برای ایجاد درگیری و توجه دانشآموزان به موضوع، انتخاب موقعیتها و اتفاقات واقعی در زندگی آنهاست. معمولاً در چنین شرایطی آنها با اشتیاق بیشتری به موضوع واکنش نشان میدهند. برای مثال، فیلمی از نحوه برخورد انضباطی معاون مدرسه با دانشآموزان خطاکار نشان داده میشود. در این فیلم، قوانین و انتظارات و نیز شیوههای مواجهه با هر خطا برای آموزش بیشتر به دانشآموزان نمایشدادهشده است. سپس از دانشآموزان خواسته میشود نظرات موافق و مخالف خود را بیان کنند و دلیل بیاورند.
استفاده از طنز و شوخی
اتفاقات خندهدار، ضمن جلب بیشتر توجه، از ماندگاری بالاتری در ذهن نیز برخوردارند. برای مثال، ممکن است معلم شخصیتی را در کلاس خلق کند که معمولاً با حضور خود، حرفهای جالبی که میزند و ویژگیهای خاصی که دارد، لبخند را برای دانشآموز به ارمغان آورد. در چنین شرایطی، صرف آغاز کلاس با این شخصیت، شوخی و گشایندگی همراه با موضوع خواهد بود. یا در مثالی دیگر، معلم با اغراقآمیز کردن یک رفتار، توجه دانشآموزان را به حالتی طنزگونه یا نامتقارن جلب میکند و همین خندهدار بودن موقعیت، ذهن را با موضوع درگیر میکند.
خارج از انتظار بودن
وقتی معلم دانشآموزان را با موقعیتی روبهرو میکند که بهصورت منطقی انتظار دیگری از آن داشتند، ایجاد انگیزه از نوع برهمخوردن تعادل ایجاد میشود. در این موقعیت، به طور معمول ذهن به دنبال و منتظر وقوع رخداد دیگری است، اما اتفاقات به شکل دیگری پیش میروند. برای مثال، معلم مداری الکتریکی را به دانشآموزان نشان میدهد که لامپ آن، بدون تماس دست یا روشن و خاموشکردن دکمهها، روشن و خاموش میشود. در این مدار، معلم از جریان گرمای یک چراغالکلی در زیر سیم مدار استفاده میکند. چنین اتفاقی برای دانشآموزان غیرمنتظره است و موجب جلبتوجه و کنجکاوی آنها میشود.
طرح معما
یکی از فعالیتهای جذاب برای دانشآموزان، مواجهه با معماست. معماها ممکن است تصویری، متنی یا مبتنی بر روابط اعداد باشند. بازیهای معمایی معمولاً ویژگیهایی دارند که میتوانند راهنمای مناسبی برای طراحی معماهای آموزشی برای ایجاد انگیزه در کلاس درس باشند. برای مثال، معلم به تعداد حروف مفهوم موردنظر روی تخته خط میکشد. سپس از دانشآموزان میخواهد، قبل از اینکه حروف را حدس بزنند، با طرح ده سؤال از معلم راهنمایی بخواهند. اما سؤالات باید بهگونهای طرح شوند که پاسخ آنها تنها بله یا خیر باشد. کلمه موردنظر به موضوع اصلی درس اشاره دارد و دانشآموزان با طرح سؤالات بهگونهای به موضوع وارد میشوند.
جمعبندی
برای یادگیری مؤثر، مغز انسان به اهداف روشن و واقعی نیاز دارد و این اتفاق معمولاً در دقایق ابتدایی کلاس درس قابلیت اجرا دارد. یکی از راههای جلبتوجه مغز از طریق فعالیت ایجاد انگیزه است. ایجاد انگیزه میتواند استفاده از ابزاری باشد که حس کنجکاوی را برانگیزد یا انجام فعالیتی غیرمنتظره باشد. برای ایجاد انگیزه میتوان از موقعیتها و فعالیتهای گوناگونی بهره گرفت. برای مثال، ایجاد موقعیتی جدید، طرح سؤالات برانگیزنده، شوخی، طرح یک واقعیت عجیب، ناهنجاری، آوردن مثالی نامتعارف یا صحبت از رویدادی متناقض که به موضوع مربوط است، میتواند مفید واقع شود.